mobinmobin، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

مبین همه هستی ما

اولین اصلاح موهای پسرم تو آرایشگاه

سلام پسمل مامان عسل مامانننننن   روز 3 شنبه 20 اسفند 92 گل پسریمو ساعت 9 و نیم شب بردیم ارایشگاه تو ماشین خوابیده بودی و وقتی رسیدی اونجا بیدار شدی و وقتی موهاتو اصلاح کردنی اصلا گریه نکردی و فقط اخرایخپخ7 کار بود که شما خسته شدی و کمی گریه و در عوض یه پارچه اقا شده بودی عزیز دلم ایشالا اصلاح دامادیت مامان جون  ...
23 اسفند 1392

سفر به تبریز

سلاااام گل پسری مامان شکر مامان سه شنبه شب راه افتادیم سمت تبریز و ساعت 9 رسیدیم اونجا شما هم در طول مسیر تو خواب بودی گلممم و اصلا مامانی رو اذیت نکردی و فرداش صبح رفتیم بازار و بعدش ناهار و عصر هم ساعت 7 راه افتادیم به سمت خونه خیییییلی خسته شده بودی و کمی نق نقو شده بودی اما با این حال خیییلی پسر گل و اقایی شده بودی تو سفر مامانی خیییییلی دوست داره عسلمممممم
15 اسفند 1392

هشتمین مروارید پسرم

پسرگلم این روزها کمی حال و حوصله نداری اخه داری دندون نیشت رو در میاری مامان فدات بشه که اذیت میشی الان 3 روزه که همش تب میکنی و بی حوصله ایی ایسالا این دندونت هم در میاد و راحت میشی فدای اون قیافه خستت بشمممم
12 اسفند 1392

دندون هشتم پسرم

گل پسری مامان سلااااام الان مدت یه هفته ایی میشه که اب دهنت همینجوری سرازیره و داری دندون نیش بالایی رو در میاری ایشالا که هشتمین دندونتم به سلامتی و با دل خوش در میاری و رااااحت میشی پسر گلم الان که دارم تایپ میکنم شما در خواب ناز به سر میبری   راستی دیشب دایی جون اومد خونمون و شما کلی خوشحال شدی و بازی کردی باهاش صبح هم رفتش دانشگاه   دوست دارم گل پسریییییی
10 اسفند 1392

بلبل زبونی های پسرم

پسر عزیزم از یازده ماهگیت چند قدم راه میرتی و میافتاد الان که ۱۳ماهته ده قدمی راه میری و میافتةس زمین فدای پشتکار و تلاش کردنت بشم مامانی   کلمه های جدیدی که یاد گرفتی:   آآآ-باز کن ت'-تموم شد سر-سرد  
9 اسفند 1392